و عین
حرف اول عشق است
مثل
حرف اول عاشورا …
.
.
.
در سوگ حسین سالها می گرییم
در تاسوعا عاشورا می گرییم
او گریه کند به حال ما حق دارد
من در عجبم که ما چرا می گرییم …
.
.
.
شرح شرحه شرحه شدن عشق
در اجتهاد شریح آنروز که خون خدا را مباح میکرد
و اوج منزلت ری که جای بهشت نشست در نگاه پسر سعد
عاشورا فریادی رسا از حلقوم بریده تاریخ خطبه خطبه اشک
بر گونه های خشک وارثان آب عاشورا
.
.
.
درس عاشورا درس زندگیست
درس خوبی وفلاحت، بندگیست
اگر چه اندک است طول وقوعش
هزاران درس داد آن با طلوعش
.
.
.
چون خون گلوی اصغرت را دیدی
با دست خودت روبه خدا پاشیدی
یعنی به خدای خالق خوبی ها
ارزنده ترین هدیَه را بخشیدی
.
.
.
یا حسین:
سرخی شهادت تو ناپیدا بود
عشق تو اما م کربلا ز یبا بود
تنها سبب زندگی دین قطعاً
پیغام نماز ظهر عاشورا بود
.
.
.
تقدیر در شمشیر پیمان های عاشورا ست
هنگامه ای از خون، بیابان های عاشورا ست
تفسیر چرخش های سر، بر سجده گاه عشق
رقص نماز ظهر ِ چوگان های عاشورا ست
.
.
.
وحشت گرفته بود
تمام وجود اعضای زمین را
و خون میگریست آسمان
و عشق را کشته بودند
فرشتگان گریه میکردند
کسی نبود صدای کودکان را بشنود
گریه شان را ببیند
آرامشان کند
قیامت بود
- عاشورا..
.
.
.
یا حسین امشب شب دیدار اوست
او که عالم نقطه پرگار اوست
یا حسین خونت گواهی بر جلالش میدهد
خود نهاد این نام بر تو نام تو تکرار اوست
.
.
.
ماه محرم آمد و دلها گرفته
دلها ز داغ غربت مولا گرفته
ماه حسین بن علی باز آمد از راه
عالم برای داغ او عزا گرفته
اشک ها در چشم و اندوهی به سینه
دلها هوای کربلایش را گرفته
اشکی به پشت پلک هایم جمع گشته
که گویا انس با عاشورا گرفته
.
.
.
خواب برخیز که امروز کسی در خواب نیست
ایـن هـمه تشنه لبی ماهیتش از آب نیست
عـطر خون پر شده بر دامــن هر شـاخه ی گل
باغبان غافل از آن گل که بر او اراب نیست
.
.
.
اسب ها شیهه نمی کشند
آفتاب نمی تابد
دلها نمی تپند
چشمان غمگین ” زینب ”
دیگر
لبخند برادر را نمی بیند ..
.
.
.
سر به سیـــنه دیدمت وایم چرا؟* تو به سر ماندی و من این سر روا
عشق عاشورا بسر دارم دلا* می زدست ساقی بی سر بخوا
یا حسین جان وای حسین جان یا حسین* سر به سینه آمدم سویت بدین
.
.
.
این منم که از عشقش مستم … دل به آقام حسین بستم
هر کسی که دلی داره … عشقشو در دل میذاره
ظهر عاشورا شده باز … اشک میاد از چشم های ناز
.
.
.
متن های کوتاه عاشورایی :
*عاشورا، تولد دوباره حیات آدمیّت و حماسه جاودان عشق و تجلّی زیبای توحید است.
*عاشورا، نقطه اوج ادای امانت انسان است. عاشورا، نمایش قدرتِ روح در کوران حوادث و نشانه آرامش در توفان بلاهاست.
*عاشورا، تجلیگاه آرامش و اطمینان نفوس مطمئنه است، مشعل فروزانِ معرفت، فرا روی انسانها است.
*عاشورا، آینهای است که تمامی مفاهیم انسانی را با ابعاد حقیقیاش در خود متجلّی ساخته است.
*عاشورا، رستاخیزی است که پرده از چهره همه زشتیها میکشد و پلیدان را رسوا میسازد.
*عاشورا، گلستانی است با سَروْهای سرخ شهادت و نخلهای ارغوانی ایثار و خون، و دانشگاهی است که هر سالک الی اللّه باید آن را ببیند.
*عاشورا، طراوت جاودانه روح انسان، تجلّی یاد خدا، و جدا کننده نور و ظلمت از هم است.
*آری! از آن زمان که فریاد سرخ خون از گلوی عاشورا برخاست، پژواکی در قلههای بلند اعصار و قرون در افتاد که تا آن سوی مرز ابدیّت طنین افکند و در سینه سوزان عاشقان ایثار و شهادت جاودانه شد.
*حنجره ها را بگشایید و نفس¬ها را فریاد کنید، تا سکوت کفر، عاشورا را در خود نبلعد.
*در کربلا، بهترین مسافران در بهترین مسافرتها، شهادت را به بهای حق دریافتند.
*بار حسرت عطش خاندان رسول، اکنون نیز در میان سینه فرات می جوشد و بی تابش میکند.
* چشم حق بین و گوش حق شنو و قلب روشن، توشه عاشوراییان است.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب